سراب
سراب
| ||
به خدا گفتم: خسته ام! گفت: لا تقنطوا من رحمة الله(از رحمت خدا نا امید نشوید) گفتم: کسی رو ندارم!گفت:نحن اقرب الیه من حبل الورید(ما از رگ گردن به انسان نزدیک تریم) گفتم:هیچکس نمیدونه تو دلم چی میگذره! گفت:ان الله یحول بین المرء و قلبه(خدا حائل است میان انسان و قلبش) گفتم:انگار اصلا منو فراموش کرده ای! گفت:فاذکرونی اذکرکم...(مرا یاد کنید تا یاد شما باشم).
صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد
|
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |